فهرست مطالب
چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری، این جشن پرشور، زیبا و کهن ایرانی در شب آخرین چهارشنبه سال (سه شنبه شب) برگزار میشود. واژه چهارشنبه سوری از دو بخش چهارشنبه که یکی از روزهای هفته است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده است.
در شاهنامه فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن جشن چهارشنبهسوری است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده است.
تاریخچه جشن سور
جشن ((سور)) از گذشته بسیار دور در ایران زمین مرسوم بوده است که جشنی ملی و مردمی است و «چهارشنبه سوری» نام گرفته است. در ایران باستان در پایان هر ماه، جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بوده است و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب «یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند.

از گذشته در این روز آتش بزرگی روشن میکردند که تا صبح، زمان برآمدن خورشید روشن نگه داشیته میشود. این آتش را معمولا از ظهر روشن میکردند و مردم از روی آن میپریدند و هنگام پریدن میخواندند: (( زردی من از تو، سرخی تو از من)). این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.
به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
آداب و رسوم مراسم چهارشنبه سوری
امروزه مراسم چهارشنبه سوری آمیزهای از چند رسم و رسوم متفاوت برگزار میشود. برگزاری چهارشنبه سوری، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه ی سال (یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه شنبه)، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی می افروزند، و اهل خانه، زن و مرد و کودک از روی آتش می پرند و با گفتن : ((زردی من از تو، سرخی تو از من))، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند. از باورها و رسم های چهارشنبه سوری که هنوز به کلی فراموش نشده اند ودر برخی از شهرها و روستا ها هنوز این مراسم ها برگزار میشوند عبارتند از:
کوزه شکنی
یکی از مراسم مخصوص چهارشنبه سوری کوزه شکنی است. این رسم این گونه است که کوزه کهنهای را بر میداشتند، در آن مقداری نمک و ذغال و سکه ده شاهی می انداختند، هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر می چرخاندند و نفر آخر آن کوزه را از پشت بام ، به کوچه می افکند و می گفت : ((درد و بلای ما بـِرَه توی کوزه و بـِرَه توی کوچه)).
آجیل چهارشنبه سوری
رسمی که از قدیم در ایران متداول است، تهیه و خوردن آجیل چهارشنبه سوری است. این آجیل شور و شیرین، مانند آجیل مشگل گشاست؛ یعنی علاوه بر مواد اصلی بو دادهی شور و شیرین مانند آجیل، برگه هلو و زردآلو ، قیسی ، کشمش سبز ، مویز ، باسلـُق ، پسته و بادام ، فندق بو نداده ، نقل ، شکر ، پنیر ، و مغز گردو هم اضافه می کنند. تهیه این آجیل را برای استجابت یک مراد نذر می کنند. خوردن این آجیل در شب چهارشنبه سوری، به اعتقاد مردم باعث شگون و خوش یمنی است.
برای تهیه انواع خشکبار میتوانید به بخش فروش خشکبار هتمت مراجعه فرمایید.
فالگوش ایستادن
یکی دیگر از مراسم مربوط به چهارشنبه سوری ، فالگوش ایستادن است ؛ بدین معنی که کسانی که حاجتی دارند ، نیت میکنند و سر چهار راه یا در معبری فالگوش میایستند و به حرف نخستین عابری که از کنارشان میگذرد توجه میکنند و هر کلام که از دهان او درآید در استجابت مراد خود به فال بد یا خوب میگیرند، اگر گفته عابر موافق با آرزوی صاحب حاجت باشد آن آرزو را برآورده شده می دانند. بعضی ها به جای رفتن به چهارراه و معابر ، این کار را در پشت در اطاق هم انجام می دهند و نخستین سخنی که از پشت در اطاق شنیدند به فال بد و یا خوب در اجابت حاجتشان فرض می کنند.
بوته افروزي
رسم جالب دیگری وجود دارد که در آن پيش از غروب آفتاب، هر خانواده بوته هاي خار و گزني را كه از پيش فراهم كرده اند روي بام يا زمين حياط خانه و يا در گذرگاه در سه، پنج يا هفت «گله» كپه مي كنند. با غروب آفتاب و نيمه تاريك شدن آسمان، زن و مرد و پير و جوان گرد هم جمع مي شوند و بوته ها را آتش مي زنند. در اين هنگام از بزرگ تا كوچك هر كدام سه بار از روي بوته هاي افروخته، مي پرند تا مگر ضعف و زردي ناشي از بيماري و غم و محنت را از خود بزدايند و سلامت و سرخي و شادي به هستي خود بخشند. مردم در حال پريدن از روي آتش ترانه هايي ميخوانند که عبارتند از:
- زردي من از تو ، سرخي تو از من
- غم برو شادي بيا ، محنت برو روزي بيا
- اي شب چهارشنبه ، اي كليه جاردنده ، بده مراد بنده

خاکستر چهارشنبه سوري، نحس است، زيرا مردم هنگام پريدن از روي آن، زردي و ييماري خود را، از راه جادوي سرايتي، به آتش مي دهند و در عوض سرخي و شادابي آتش را به خود منتقل مي کنند. پس یکی از اعضای خانواده خاكستر را در خاك انداز جمع مي كند، آن را از خانه بيرون مي برد و در سر چهار راه، يا در آب روان مي ريزد. هنگام بازگشت به خانه، در خانه را مي كوبد و به ساكنان خانه مي گويد كه از عروسي مي آيد و تندرستي و شادي براي خانواده آورده است.
در اين هنگام اهالي خانه در را به رويش مي گشايند. او بدين گونه همراه خود تندرستي و شادي را براي يك سال به درون خانه خود ميبرد. ايرانيان عقيده دارند كه با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضاي خانه را از موجودات زيانكار ميپالايند و ديو پليدي و ناپاكي را از محيط زيست دور و پاك ميسازند. براي اين كه آتش آلوده نشود خاكستر آن را در سر چهار راه يا در آب روان ميريزند تا باد يا آب آن را با خود ببرد.
چهار شنبه سوری در برخی از شهر های دیگر
در برخی از شهرهای آذربایجان چون ارومیه، اردبیل و زنجان، همه چهارشنبه های ماه اسفند هر یک نقش و نامی دارند، برای مثال در منطقهی زنجان بدین شرح است:
- نخستین چهارشنبه را موله گویند و به شستن و تمیز کردن فرش های خانه اختصاص دارد.
- دومین چهارشنبه را سوله گویند، در این روز به خرید وسیله ها و نیازمندی های عید میروند.
- سومین چهارشنبه را گوله گویند و به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس و غیره برای سبزه های نوروزی اختصاص دارد.
- چهارمین و آخرین چهارشنبه سال ( چهارشنبه سوری ) را کوله گویند؛ ( کوله در ترکی به معنی کهنه و فرسوده است).
در برخی از شهرهای ایران، از جمله ایلام (نوروز آباد)، تویسرکان، کاشان، زاهدان (قصبه مود) و … مراسم چهارشنبه سوری را آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می کنند.
گیلان
مناطق مختلف استان گیلان چهارشنبه سوری را بهشکلهای متفاوتی برگزار میکنند. در گذشته این مراسم با شلیک تیر و ترقه همراه بود و گاهی اوقات یکی از اهالی با تبر بهطرف درختی میرفت که بار نمیداد و وقتی دیگران ضمانت میکردند که سال بعد بار دهد، شخص تبر بهدست منصرف میشد.
جالب است بدانید که در منطقه ماسال و تالش چارشنبه سوری را «کولی کولی چارشنبه» مینامند و پشتههای کاه را بهطرف قبله میگذارند و آنها را هنگام غروب آفتاب به آتش میکشند و از روی آن میپرند. عدهای هم با شلیک تفنگ به شادی در این مراسم میپردازند و سپس سر سفره شامی جمع میشوند که در آن هفت نوع خورش و خوردنی چیده شده است.

سیستان و بلوچستان
مردم سیستان و بلوچستان طبق سنتی دیرینه، هنگام غروب آفتاب هیزم و بوته را آتش میزنند و از روی آن میپرند؛ هرچند در مناطقی که نخلستان وجود دارد، از برگ خشکشده خرما برای آتشافروزی استفاده میکنند.
در گذشته اهل خانه و اقوام دور هم جمع میشدند و آخرین دانههای نباتی آن زمستان از تخم هندوانه تا تخم کدو، تخم خربزه، پسته، فندق، بادام و… را روی آتش بو میدادند و میخوردند.
یکی از رسوم قدیمی مردم سیستان و بلوچستان این است که خوشههای نارس گندم را میچینند و روی آتش شب چهارشنبهسوری میپزند که بهاصطلاح «پَلو» گفته میشود و آن را میل میکنند. در این منطقه آش نیز میپزند که بیشتر برای رسیدن به مراد و شفای بیماران پخته میشود.
اصفهان
وشنکردن آتش و پریدن از روی آن در اصفهان رواج دارد؛ هرچند که رسمهای فراموششدهای همچون کوزهشکستن، فالگوشی، گرهگشایی و… بین اهالی این خطه از ایران انجام میشد. در غروب سهشنبه آخر سال بوتهای را آتش میزدند و بعد برای رفع بلا در سال نو، یک کوزه آب را همراه با چند دانه اسفند روی آتش میریختند.
یکی دیگر از رسمهای جالب در چهارشنبهسوری این بود که اگر فردی در وضعیت نابسامانی به سر میبرد، گوشه دستمال یا پارچهای را گره میزد و منتظر میماند تا اولین رهگذر گره را باز کند.
تدارک آجیل مشکلگشا در اصفهان قدیم شامل هفت مغز یا میوه خشک نظیر سنجد، پسته، بادام، کشمش، انجیر، گردو و خرما میشد که گاهی اوقات تکههای کوچک نبات و نارگیل هم در لابهلای آجیل میگذاشتند.
چهارشنبه سوری، آیین بعد از اسلام
بی گمان چهارشنبه سوری از رسم های کهن پیش از اسلام نیست. در آن زمان هر یک از روزهای ماه را نامی بود، نه روزهای هفته را. استاد پورداود در این باره می نویسد : آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین های دیرین است ( … ) شک نیست که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه ی سال، پس از اسلام رسم شده است.
ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند ( … ) روز چهارشنبه یا یوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسی است. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده : والاربعاء یوم ضنک و نحس. این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه بر کنار ماند.
در باورهای عامیانه، چهارشنبه روزی نامبارک است. سفر نبایستی کردن شب چهارشنبه، به احوال پرسی مریض نبایستی رفتن. و منوچهری گوید:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور به ساتکین می خور تا به عافیت گذرد

یکی از دلیل ها و سندهای دیگری که نشان میدهد چهارشنبه سوری از آیین های پیش از اسلام نیست، میتواند این باشد که مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار میشود. در گاهشماری قمری آغاز بیست و چهار ساعت یک شبانه روز از غروب آفتاب روز پیش است؛ و چهارشنبه سوری، مانند بسیاری از آیین ها، جشن ها و سوگواری های مذهبی همچون عید غدیر، نیمه شعبان که بر اساس گاهشماری قمری است، در غروب روز پیش برگزار می شود.
در صورتی که آیین های کهن مثل نوروز، مهرگان، سده و … که بر اساس گاهشماری خورشیدی است، آغاز بیست و چهار ساعت روز، از سپیده دم و یا از نیمه شب است. آن چه که چهارشنبه سوری را به جشن ها و آیین های کهن ایران پیوند می زند، می تواند برگزاری رسم و جشنی به نام «سور»، در روز پنجه ( خمسه مسترقه ) باشد که از آن تا سده ی چهارم، دوره سامانیان، آگاهی در دست است:
– صاحب تاریخ بخارا از برگزاری رسمی که «عادت قدیم» و با افروختن آتش در «شب سوری» ( پیش از نوروز ) همراه بوده خبر می دهد : … آنگاه امیر سدید ( منصور بن نوح ) به سرای نشست، هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری، چنان که عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند و پاره ای آتش بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت و …
منبع: چهارشنبه سوری